دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی2538-47913620191023Public Awareness About the Values of Hyrcanian Forests in the Fariroud-Zilkiroud, Dohezar-Sehezar, Balairan and Chehelchai Watershedsبررسی سنجش آگاهی مردم در خصوص ارزش جنگلهای هیرکانی در حوزههای فریرود ـ زیلکی رود، دوهزار - سه هزار، بلیران و چهلچای1281248010.22054/eenr.2019.12480FAمحسنجوانمیری پوردانش آموخته دکترای علوم جنگل، دانشکده منابع دانشگاه تهران، کرج، ایرانعباسعلینوبختدانشآموخته دکترای جنگلداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی مازندران، ساری، ایراناسحقعطاییدانشجوی دکترای جنگلداری، دانشگاه آزاد چالوس، واحد علوم و تحقیقات، چالوس، ایرانداریوشبیاتمدیر ملی پروژه مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی، چالوس، ایرانجلیلکرمیمعاون ملی پروژه مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی، چالوس، ایراننریمانبیاتدانشآموخته کارشناسی ارشد محیط زیست،گرایش آلودگی محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، تنکابن، ایرانJournal Article20210320Forests, as a renewable resource, play an important role in creating a suitable platform for the development of economic and social activities. In this research, various objectives such as forest biodiversity, the importance of forests from environmental and economic view points, destructive factors of forests, impact of forests on people's lives, interaction of people with forests are the most important issues discussed in this paper. The survey method and the statistical population of this study include the three groups of citizens, villagers and tourists over 15 years old in Mazandaran, Gilan, and Golestan provinces. The sample size of the three groups is 1892 people in which 68.9%, 19.9% and 11.2% are citizens, rural and tourists, respectively. The findings of this study show that 53.2% of the people have heard the name of Hyrcanian forests while 46.6% of them were unaware of this name. In addition, 62.4% have said that the hunting of birds and wildlife would destroy the nature and the forest, 32.7% are on the opinion that the hunting cannot have any particular impact, and only 7.4% of the respondents have said that hunting of birds and wildlife would preserve the forest. 87.7% of the subjects under this study are aware of the benefits, importance and the role of Hyrcanian forests in terms of their environmental impacts. Fire, illegal harvesting from the forest, and dumping of garbage in the forest by the public are considered as the most destructive factors of the Hyrcanian forests. Based on the findings, 72.4% of the people are concerned about the destruction of the Caspian forests, and 7.2% are not worried at all about the destruction of the Hyrcanian forests. The objective of the greatest number of people using the forest was for recreation, picking plants and forest fruits, benefiting from medicinal plants, and collecting firewood. Pavement and road problems, lack of facilities, gas shortages, insecurity in the forest and the problems of health issues are among the most important concerns of forest residents.جنگلها و مراتع به عنوان یکی از منابع اصلی تجدیدشونده، نقش مهمی در ایجاد بستر مناسب برای توسعه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی ایفا میکنند. به همین جهت، در پژوهش حاضر اهداف مختلفی از قبیل تنوع زیستی در جنگل، اهمیت جنگلها از نظر زیست محیطی و اقتصادی، عوامل تخریبی جنگلها، مشکلات و مسائل اساسی مردم جنگلنشین، نحوه تعامل مردم با جنگل و تأثیر جنگلها بر زندگی مردم مورد سنجش قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایشی (Survey) و جمعیت آماری این پژوهش نیز شامل سه گروه شهروندان، روستائیان و گردشگران بالای 15 سال در سه استان مازندران، گیلان و گلستان بوده است. اندازه نمونه از سه گروه برابر با 1892 نفر به دست آمده است که 9/68% آنها را شهروندان، 9/19% را روستانشینان و 2/11% را گردشگران تشکیل میدهند. یافتههای این پژوهش نشان داد که 2/53% از مردم نام جنگلهای هیرکانی را شنیدهاند و در مقابل 8/46% اظهار بیاطلاعی کردهاند. 4/62% گفتهاند شکار انواع پرندگان و حیات وحش باعث از بین رفتن طبیعت و جنگل خواهد شد. 7/32% معتقدند این شکار تأثیر خاصی نمیتواند داشته باشد و تنها 7/4% پاسخگویان گفتهاند شکار انواع پرندگان و حیات وحش باعث حفظ طبیعت و جنگل میشود. 7/87% افراد مورد مطالعه از فواید، اهمیت و نقش جنگلهای هیرکانی به لحاظ زیستمحیطی آگاهی زیادی دارند. آتشسوزی جنگلها، برداشت غیر مجاز چوب از جنگلها و ریختن زباله در جنگل از نظر مردم به عنوان مهمترین عوامل تهدید کننده و مخرّب جنگلهای هیرکانی شناخته شده است. بر اساس یافتهها، 4/72% مردم نگران از بین رفتن جنگلهای خزری هستند و 2/7% نیز اصلاً نگران از بین رفتن جنگلهای هیرکانی نیستند. بیشترین میزان بهرهمندی مردم از جنگل مربوط به گردش و تفریح، چیدن گیاهان و میوههای جنگلی، چیدن گیاهان دارویی، جمعآوری هیزم بوده است. مشکلات مربوط به آسفالت و جادهای برای رفت و آمد، کمبود امکانات رفاهی، مشکلات گاز، ناامنی در جنگل و مشکلات امور بهداشتی از جمله مهمترین مسائل و مشکلات مردم جنگلنشین بوده است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی2538-47913620191023An Analysis of Energy Productivity Shocks on CO2 Emissions in the Main conomic Sectors of Iranian Economy with Panel-VAR Approachبررسی تأثیر تکانههای بهرهوری انرژی بر انتشار آلاینده دیاکسیدکربن در بخشهای اصلی اقتصاد ایران با رویکرد Panel-VAR29531248110.22054/eenr.2019.12481FAفرهادرهبراستاد دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایرانسجادبرخورداریاستادیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایرانپانیذقره باغی دنیاداریکارشناسی ارشد اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20210320The purpose of this paper is to investigate the relationship between CO2 emissions and energy productivity as an index of energy consumption, alongside the other explanatory factors in Iranian economic sectors (industry, transportation and agriculture) in the period of 1376-1394. To achieve this objective, we have used a Panel-VAR multivariable model including the intensity of CO2 emissions, energy productivity, labor power and capital, energy carriers’ price increase, sectoral value added, and the cost of research and development in selected sectors. This model is then used to test the effect of lagged variables on CO2 emissions. In addition, we have used the impulse-response approach to determine the share of shocks in changes of CO2 emission for the short, medium, and long-terms. The results indicate the shocks of energy productivity have negative and significant effect on the intensity of CO2 emissions.مصرف انرژی نیروی محرکه رشد اقتصادی است. همچنین در کنار آن سبب انتشار گازهای آلاینده و آلودگی محیطزیست میگردد. نحوه مصرف انرژی در ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان، توجه به شاخصهای بهرهوری انرژی را ضروری ساخته است. هدف این تحقیق، بررسی ارتباط بین انتشار دیاکسیدکربن و بهرهوری انرژی به عنوان شاخصی از مصرف انرژی در کنار سایر عوامل توضیحی در بخشهای اقتصادی ایران (صنعت، حملونقل و کشاورزی) طی دوره 1394-1376 میباشد. به این منظور، الگوی چند متغیرهای شامل شدت انتشار دیاکسیدکربن، بهرهوری انرژی، نیروی کار و سرمایه، رشد قیمت حاملهای انرژی، ارزش افزوده بخشی و هزینههای تحقیق و توسعه بخشهای منتخب به کار گرفته شده و با استفاده از مدلهای خودرگرسیون برداری با دادههای ترکیبی، معنیداری اثر وقفههای هریک از متغیرها بر روی شدت انتشار دیاکسیدکربن آزمون شده است. همچنین با استفاده از توابع واکنش آنی و روش تجزیه واریانس، سهم تکانههای وارد بر هر متغیر در توضیح نوسانات متغیر دیاکسیدکربن در سه دوره زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت بررسی شدهاند. نتایج این بررسی نشان داده است تکانههای بهرهوری انرژی اثر معنیدار و کاهشی بر متغیر شدت انتشار کربن داشته است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی2538-47913620191023The Effect of Economic Growth on Environmental Quality: Using Meta-Analysis Methodتأثیر رشد اقتصادی بر کیفیت محیط زیست با استفاده از روش متاآنالیز55781248210.22054/eenr.2019.12482FAحدیثزنگنهدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانعلیسایه میریاستادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانکورشسایه میریاستاد دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایران0000-0002-9742-770 xعبداللهشایاناستادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانJournal Article20210320The Kuznets Environmental Curve (EKC) hypothesis shows that there is an inverse relationship between environmental pollution and per capita income. This study examines the impact of economic growth on environmental quality using meta-analysis in Iran and a number of selected countries. We have chosen and examined 13 research works with 84 regression models. The related data are analyzed using STATA and CMA softwares. The results show that the effect of economic growth on environmental quality is approximately 0.22, hence confirming the EKC hypothesis. In other words, by achieving higher levels of economic growth the quality of the environment would improve. The effect size of energy consumption and urbanization is 1.4 and 0.34, respectively. This result, according to Kuhn's interpretation, indicates the effect size at the upper and lower levels, respectively. Population, literacy rate, degree of trade openness and fixed foreign investment are also other variables affecting the quality of the environment.فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس(EKC) نشان میدهد که رابطه u وارونه بین آلودگی محیط زیست و درآمد سرانه وجود دارد. این مطالعه به بررسی تأثیر رشد اقتصادی بر کیفیت محیط زیست با استفاده از روش متاآنالیز در ایران و برخی کشورهای منتخب میپردازد. بدین منظور بدون محدودیت زمانی ومکانی 13 تحقیق با 84 مدل رگرسیون که شرایط ورود به متاآنالیز را داشتند انتخاب و بررسی گردیدهاند. دادهها با استفاده از نرم افزارهای Stata و CMA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که اندازه اثر رشد اقتصادی بر کیفیت محیط زیست (معکوس گاز دیاکسیدکربن) تقریباً برابر با ۲۲/0 است و فرضیه (EKC) تأیید میشود. یعنی با افزایش رشد اقتصادی، کیفیت محیط زیست بهبود مییابد. همچنین اندازه اثر متغیر مصرف انرژی وتراکم شهرنشینی به ترتیب معادل۴/۱ و۳۴/۰ به دست آمده که طبق تفسیر کوهن به ترتیب بیانگر اندازه اثر در سطح بالا وپایین است. متغیرهای جمعیت، سطح سواد، درجه باز بودن تجاری و سرمایهگذاری ثابت خارجی نیز از دیگر متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت محیط زیست بودهاند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی2538-47913620191023A Conceptual Model of the Dynamics of Water-Energy-Food Nexus in Iran: A Systemic Approachارائه یک مدل مفهومی از پویایی همپیوندی آب - انرژی - غذا در ایران: رویکرد سیستمی791041248310.22054/eenr.2019.12483FAمحمدصیادیاستادیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران0000-0003-2731-9233امیدسلطانیکارشناسی ارشد اقتصاد انرژی دانشکده اقتصاد، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانسید فرهادموحدیکارشناسی ارشد اقتصاد انرژی دانشکده اقتصاد، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20210320Due to the increasing demand for water, energy and food in the following decades, the pressure on these sectors will increase, hence a systemic approach to Water-Energy-Food (WEF) nexus would be of prime importance. The main objective of this study is to present a conceptual model of the nexus between water-energy-food, using a dynamic system for Iran and an analysis of the factors influencing this relationship. Towards achieving this objective, we have firstly, modeled each of the sub-sectors of water, food and energy and secondly, presented an integrated conceptual model for WEF nexus. In order to reduce the risk of energy-water-food security, these three sectors should be considered in a regulated and coordinated mechanism. The economic productivity (EP) index for the nexus in Iran is calculated for the period of 2004-2017 and its trend is analyzed. The findings of this study highlight the necessity of taking into account the linkage between water, energy and food in policy making and regulation in Iran.با توجه به تقاضای روزافزون آب، انرژی و غذا در دهههای آینده، فشار بر این سه بخش افزایش یافته است و اهمیت نگرش سیستمی به مسائل همپیوندی بین آب ـ انرژی ـ غذا بیش از پیش نمایان شده است. در همین راستا هدف اصلی این تحقیق ارائه یک مدل مفهومی از همپیوندی میان آب ـ غذا ـ انرژی با استفاده از سیستم پویا برای ایران و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این رابطه است. به همین منظور ابتدا هریک از زیر بخشهای آب، غذا و انرژی مدلسازی شده و در نهایت به مدلسازی مفهومی یکپارچه در خصوص رابطه هریک از زیر بخشهای ذکر شده با یکدیگر پرداخته شده است. به عنوان کاربستی از همپیوندی مذکور، شاخص بهرهوری اقتصادی آب ـ انرژی ـ غذا برای دوره زمانی 1396 ـ 1383 محاسبه شده است. روند این شاخص در نتایج تحقیق، فراز و نشیب داشته و از سال 1392 به بعد روند صعودی و ملایمی را طی کرده است؛ هرچند هیچ گاه به سطح شاخص در سال 1385 نرسیده است. با یک نگاه آسیبشناسانه و نظاممند در جهت کاهش ریسک امنیت انرژی ـ آب ـ غذا، میبایست این سه بخش در کارکردی منظم و هماهنگ با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته شوند. یافتههای تحقیق لزوم توجه به این همپیوندی در سیاستگذاری و تنظیم مقررات در این حوزه در کشور را نمایان میکند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی2538-47913620191023The Impact of car Taxation on Carbon Dioxide Emission in Selected Countries of the European Unionاثر مالیات خودرو بر انتشار دیاکسیدکربن: مطالعه موردی کشورهای منتخب عضو اتحادیه اروپا1051301248410.22054/eenr.2019.12484FAعلینصیری اقدماستادیار گروه برنامهریزی و توسعه اقتصادی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-0002-2989-2271مهنوشعبدالله میلانیدانشیار گروه اقتصاد نظری، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانسامرهیگانه سیاهکلکارشناس ارشد علوم اقتصادی، گرایش محیط زیست، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20210320One of the most important greenhouse gases is CO<sub>2</sub>. Based on statistical evidence, the transport sector has a remarkable contribution to CO<sub>2</sub> emission. Vehicle taxation is basically regarded as a tool which may control CO<sub>2</sub> emissions. Theoretically, car taxation inclines consumers’ interest towards purchasing less-polluting vehicles with less tax burden. However, empirically the question arises as whether vehicle taxes could combat carbon dioxide emission and if so which form of veicle taxes would be the most effective one? In this paper, by using the panel data method, the impact of car acquisition and ownership taxes on carbon dioxide emissions of new cars is studied in the 14 member countries of the European Union over 2007 to 2012. The results suggest that implementating these two types of taxes has a significant and negative impact on CO<sub>2</sub> emission, provided that CO<sub>2</sub> parameter included in the tax base. Furthermore, the simultaneous implementation of these taxes could be more effective in reducing CO<sub>2</sub> emission produced by cars.سهم عمدهای از افزایش غلظت دیاکسیدکربن در دهههای اخیر که موجب افزایش دمای زمین میشود، مربوط به بخش حمل و نقل میباشد. طبق توافق کیوتو مبنی بر واکنش جهانی به تغییرات اقلیمی، جلوگیری از افزایش غلظت دیاکسیدکربن و کاهش آن به ویژه در بخش حمل و نقل دارای اهمیت است. هدف از این تحقیق ارزیابی تجربی اثر انواع مالیاتِ خودرو بر انتشار دیاکسیدکربن است. به لحاظ نظری انتظار میرود این مالیات با ایجاد رغبت در مصرفکنندگان و تغییر رفتارشان، آنها را به سمت خرید خودروهای کمتر آلاینده و با مالیات کمتر سوق دهد. اما به لحاظ تجربی، وجود این اثر و اندازه آن موضوع بحثهای مختلفی بوده است. لذا در این تحقیق با استفاده از روش دادههای ترکیبی تأثیر مالیات بر خرید و مالیات بر مالکیت خودرو بر میزان انتشار دیاکسیدکربن خودروهای جدید در 14 کشور منتخب عضو اتحادیه اروپا طی سالهای 2012ـ2007 بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که اولاً اعمال مالیات در هنگام خرید و مالیات بر مالکیت خودرو و دخیل کردن میزان انتشار دیاکسیدکربن در پایه مالیاتی تأثیر منفی و معنیداری بر میزان انتشار دیاکسیدکربن دارد و ثانیاً وضع همزمان این دو نوع مالیات، اثرگذاری بیشتری دارد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی2538-47913620191023Measuring Technical Efficiency, Environmental Efficiency and Energy Efficiency in Desalination Plant by Data Envelopment Analysisاندازهگیری کارایی فنی، کارایی زیست محیطی و کارایی انرژی در تأسیسات آبشیرینکن به روش تحلیل پوششی دادهها1311571248510.22054/eenr.2019.12485FAمریمهوشنگیکارشناسی ارشد اقتصاد انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران0000000296465480علیامامی میبدیاستاد دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20210320This study is carried out to measure the technical and environmental efficiencies of reverse osmosis <em>desalination plant</em> by Data Envelopment Analysis (DAE) approach in the South Pars Special Economic Zone during the nine years from 2007 to 2016. The energy efficiency is estimated by Total Factor Energy Efficiency Index. The results reveal that the technical efficiency of the plant throughout the years in operation averaged out at 90.8% and 98.4%, based upon the assumption of constant and variable returns to scale, respectively. Scale inefficiency proved to be the most decisive factor leading to technical efficiency under the assumption of CRS, implying the relative neglect of scale efficient production in this unit. Eco-efficiency is assessed by adding undesirable outputs to this model. The highest level of eco-efficiency (99.9%) was observed in the year 2008, while the year 2016 demonstrated the lowest figure in this regard, i.e., 76.8%. The average eco-efficiency of the desalination plant in question during the whole years in operation amounted to 90%. Finally, using the Total Factor Energy Efficiency Index the average of energy efficiency of the desalination plant is estimated at 91%. The results showed that the temperature is the most important factor in energy efficiency, whose increase would result in significant energy efficiency decrease.امروزه تعداد ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ از ﮐﺸﻮرﻫﺎی جهان ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻨﺎﺑﻊ آب شیرین ﻣﻮاﺟﻪ هستند. در مناطق استراتژیک ﺟﻬﺎن ﻧﻈﯿﺮ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻔﺮط آب، زﻣﯿﻨﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﺮوز اﺧﺘﻼﻓﺎت و ﻣﻨﺎزﻋﺎت را حول محور آب فراهم آورده اﺳﺖ. از همین رو در سالهای اخیر در ایران از سوی کارشناسان و تصمیمگیران، گرایش به بهرهگیری از تکنولوژی شیرینسازی آبهای شور دریا نشان داده شده است. در این مطالعه به اندازهگیری کارایی فنی وکارایی زیست محیطی کارخانه آبشیرینکن به روش اسمز معکوس واقع در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی طی سالهای 1387 الی 1395 با بهکارگیری روش تحلیل پوششی دادهها پرداخته شده و با استفاده از شاخص کارایی انرژی کل عوامل، کارایی انرژی محاسبه شده است. نتایج نشان داده که متوسط کارایی فنی در واحد مورد مطالعه تحت فرض بازده ثابت و متغیر نسبت به مقیاس به ترتیب برابر 8/90 و 4/98 درصد بوده است. همچنین ناکارایی مقیاس بیشترین تأثیر را بر روی ناکارایی فنی تحت فرض CRS داشته است که بیانگر ناکارایی تولید در مقیاس بهینه برای بنگاه مورد نظر است. همچنین در محاسبه کارایی زیست محیطی،کارایی کارخانه آبشیرینکن مورد مطالعه برای کل دوره فعالیتش رقمی معادل 90 درصد بوده است. علاوه برآن با استفاده از شاخص کارایی انرژی کل عوامل، میانگین کارایی انرژی 91 درصد برآورد شده است. بر اساس نتایج با افزایش دما در فصول گرم سال کارایی انرژی کاهش چشمگیری داشته است.